من یکی از خوشبخت ترین دختر های دنیام.
۲.چه حالم خوبه امروز.
داشتن مصی، زهرا، سارا
۳.یه روزی انقد داد زدم
که چرا نمیذارن برم مدرسه ای که قبول شدم
نذاشتن و الان از این بابت خیلی خوشحالم.
چقد دوس داشتم امشب عکس مامان و بابام که پای سفره نشستن رو بذارم اینجا
حیف که دوس ندارم هیچ جوره هویت مجازیم -و لو برای یک نفر- لو بره
میدونستم همه دردا یه روزی تموم میشه
خدایا شکرت که انقد خوشبختیم.
یلداتون مبارک
اگه یه زمانی خدا بهم اجازه میداد جنسیتمو انتخاب کنم
با تمام عشقی که نسبت به لاک و جواهرات و لباسا و کلا وسایل دخترونه دارم،
پسر بودنو انتخاب میکنم.
فقط بخاطر رفاقت عمیقی که بینشون وجود داره.
میشه یکی پیدا بشه حالی این معده من بکنه که چار ساعت پیش از پیلور تا کاردیاشو پُرِ پُر کردم.
پس برای باقی ماکارونی تو یخچال نقشه کشیدن حرامه؟